نتیجه ای یافت نشد.
همانطور که پیش تر مطرح گردید، ASME B31.1 پایپینگ توان، در سال 1942 منتشر گردید. حیطه کلی آن بدین صورت است " با در نظر گرفتن نیاز برای کاربردهای پایپینگ در پایگاه های تولید برق، نیروگاه های صنعتی و آموزشی، سیستم های گرمایش جئوترمال[1] و سیستم های سرمایش و گرمایش ناحیه ای، این کد سکشن[2]توسعه یافته است "
حیطه کلی ASME B31.3 پایپینگ فرآیند بدین صورت است : " قوانین کد پایپینگ فرآیند با در نظر گرفتن این حقیقت که پایپینگ معمولا در پالایشگاه های نفت، شیمیایی، دارویی، منسوجات، کاغذ و نیروگاه های نیمه رسانا و تبریدی، و نیروگاه های فرآیند مرتبط و پایانه ها یافت می شود، توسعه یافتند "
ASME B31.5 پایپینگ یخچال، به سیستم های پایپینگ تبریدی ثانویه و خنک کننده ها اعمال می شود.
B31.9 که به شدت مشابه B31.1 است اما اندازه، محدود دمایی یا فشاری یکسانی ندارد، در سال 1982 منتشر گردید. به منظور رفع نیاز برای پایپینگ در الزامات خدماتی محدود ایجاد گردید. حیطه آن به شدت بر روی آن شرایط خدماتی که در جهت رفع نیازهای یک ساختمان مسکونی، آموزشی و تجاری ضروری هستند، متمرکز است.
B31.3 از دیدگاه مسئولیت و وظیفه، تمامی پایپینگ را دربر می گیرد که مشتمل بر B31.1 (جز پایپینگ خارجی بویلر)، B31.5 و B31.9 است. تفاوتی که کد در پروژه های مختلف دارد در تعریف و حیطه خود پروژه نهفته است.
اگر یک پروژه شامل تنها نصب یک سیستم یخچال باشد، B31.5 وارد میدان می شود. اگر حیطه کاری یک پروژه متشکل از یک دفتر، آزمایشگاه، واحد تحقیقات، واحد آموزش یا هر ترکیبی از این ها باشد، B31.1 یا B31.9 و احتمالا B31.5 اعمال می شوند. یک واحد آزمایشگاهی یا تحقیقاتی مستلزم خدماتی فراتر از محدودیت هایB31.9 هستند. در این حالت، B31.3 می تواند برای آن خدمات به کار گرفته شود.
در مورد یک واحد تولیدی، B31.3 یک کد حاکم است. از آن جایی که B31.3 تمامی پایپینگ را پوشش می دهد، نیازی به B31.5 یا B31.9 نیست، همینطور دفتر، آزمایشگاه و مرکز تحقیقاتی. تنها در صورتی B31.5 یا B31.9 کدهای حاکم می شوند که یک واحد یخچال سازی، یا یک دفتر، آزمایشگاه و/یا واحد تحقیقات تحت یک قرارداد طراحی/ساخت مجزا باشند. یا جزئی از یک پروژه کلی باشند.
به عنوان مثال، پروژه XYZ متشکل از یک واحد تولیدی فرآیند، واحد های آزمایشگاه و دفتر می باشد. اگر پایپینگ خدمات برای واحد های آزمایشگاه و دفتر درصد کوچکی از پروژه کلی باشد، و/یا قراردادهای طراحی و ساخت برای آن واحدها و تاسیسات جزئی از واحد تولیدی فرآیند کلی باشد، B31.3 می تواند کد حاکم بر کل پایپینگ شود.
هرچند، اگر تاسیسات آزمایشگاه و دفتر بخش قابل توجهی از پروژه کلی بودند، یا به پیمانکار دیگری برون سپاری می شدند، بهتر است محدودیت های باتری برای آن واحدها شناسایی شده و به صورت B31.1 یا B31.9 و/یا B31.5 نمایش داده شوند. در چنین موردی، مشخصات مجزای لوله برای آن بخش هایی از پروژه که تحت پوشش B31.9 هستند، در نظر گرفته می شوند. این به دلیل محدوده خدمات سیال[3] و محدودیت های دما و فشار نظیر B31.9 در مقایسه با B31.3 است. این اختلافات در تخصیص کد و محدودیت های باتری می تواند محرکی برای استراتژی قراردادی پروژه باشد.
بسیاری از الزامات سرویس پایپینگ همچون بخار، هوا، آب مقطر و... می توانند دارای کد باشند. این خدمات سیال، که در طبقه D B31.3 خدمات سیال جای می گیرند، به سادگی می توانند در الزامات B31.1 یا B31.9 قرار گیرند. در تلاشی برای حفظ یک درجه بالا از پیوستگی در فرآیند تشخیص کد اعمالی به پروژه، رهنمودهای شرکت می بایست به خوبی تعریف شوند.
تشخیص نهایی، در محدوده کدهای مذکور، مبنی بر این که چه چیزی یک کد حاکم را تشکیل می دهد برعهده مالک و/یا حوزه قضایی حاکم محلی است. مشخصات مهندسی می بایست مقصود مالک و کدهای مربوطه را به منظور ایجاد پیوستگی و جهت در تمامی پروژه های یک شرکت، بازتاب نماید.
[1] Geotheral
[2] Code Sectio
[3] Fluid Services
ایجاد پیش فاکتور توسط کارشناس ( در کمتر از 3 ساعت )
فایل بارگزاری شد .
پیش فاکتور شما در کمتر از سه ساعت اداری توسط کارشناس مربوطه آماده خواهد شد .